مقدمه:
در بیان پاسخ به این سوال که آیا خدا بین زن و مرد فرق گذاشته است ؟ علت و فلسفه وحکمت تفاوت بین زن و مرد چیست؟  با نگاهی به طبیعت و ویژگی‌های تکوینی زن و مرد، با اندکی تأمل می‌توان به اشتراکات فراوان، در کنار برخی تفاوت‌های موجود میان آنان پی برد.

 چرا که زن و مرد به عنوان دو صنف از یک نوع، به واسطۀ‌ برابری در انسانیت و خلقت مشترک، در تمام ویژگی‌هایی که مقوم انسانیت انسان است، کاملاً با یکدیگر مساوی و یکسان می‌باشند.

نظر به آموزه‌های دینی و احکام تشریعی نیز حاکی از آن است که احکام شرعی مشترک میان زن و مرد، بسیار بیشتر از احکام متفاوت آنان می‌باشد.

حتی در اغلب موارد اختلاف در احکام، هر یک از زن و مرد در اصل حکم با یکدیگر برابرند و تمایز صرفاً در جزئیات مربوط به آن احکام است.

از مجموع ویژگی‌های تکوینی و تشریعی زن و مرد می‌توان دریافت که آنان در انسانیت همسان بوده و بر اساس یک هدف مشترک آفریده شده‌اند و صرفاً در مقومات جنسیت (یعنی زنانگی و مردانگی) و احکام مربوط به آن، میان این دو صنف، تفاوت می‌باشد.

 لذا تکلیف الهی به هر دو تعلق گرفته و اما نوع تکلیف ممکن است به واسطۀ جنبه‌های متفاوت آنان، متمایز از یکدیگر باشد. [1]

 حکمت و فلسفه تفاوت بین زن و مرد
راز تفاوت بین زن و مرد در استعدادها و قوای مختلف، آن است که انسان موجودی طبیعتا اجتماعی است و نمی‌تواند امور خود را به تنهایی انجام دهد و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران است.

خداوند به واسطۀ این تفاوت‌ها، زمینۀ ایجاد پیوند را برقرار کرده است. لذا در تفکر اسلامی، ارتقای هر یک از اعضای خانواده و اجتماع، تا حدود زیادی در گرو ارتقای اعضای دیگر است.

از این رو، افراد یک جامعه از جمله مرد و زن، کمال خود را در کمال سایر افراد می‌دانند. [2] این حس نیاز متقابل، موجب ایجاد پیوند متقابل در قالب احساس نیاز به مکمل می‌شود که در گرو رفع نواقص خویش در تعامل با فرد دیگر است.

البته هدف خداوند از خلقت زن و مرد یک چیز است، ولی برای رسیدن به این هدف، مسیرها، استعدادها و ظرفیت‌های متفاوتی را در زن و مرد قرار داده است.
 
 در واقع نقش‌هایی که طبیعت بر عهده مرد و زن گذاشته متفاوت است و الزاما باید ابزار ایفای این نقش‌ها را در اختیار او گذارد. وجود تفاوت‌ها یاریگر هر یک از دو جنس در انجام وظایف و نقش هاست.
 
 به همین جهت در روایات، جهاد مردان، بذل مال و جان در راه خدا و جهاد زنان، شوهرداری نیکو و صبر بر بدخلقی همسر می‌باشد. [3]

 («ناسی لی دموس» در کتاب خود تحت عنوان «دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آنها را آزاد می‌سازد»، در صفحه ۱۳۳ کتاب خود اشاره به طبیعی بودن منشاء تفاوت‌ها. می‌نویسد:
 
 «رضایت و سعادت واقعی وقتی حاصل می‌شود که هدف از خلقت خود را کشف کنیم و آن را با آغوش باز بپذیریم. خداوند زن را به گونه‌ای خلق کرده است که یاور همسرش باشد و بتواند موجب بقای نسل گردد. [4]
 
تشریع نیز کاملا متناسب با این تفاوت‌های تکوینی است. به گونه‌ای که خداوند بر اساس هدفمندی، به منظور نیل به غایات آفرینش، تفاوت‌هایی میان زن و مرد قرار داده است.

و استعدادها و توانایی‌هایی متناسب با مسئولیت‌ها و وظایف به آنها عطا کرده و قوانین خویش را به منظور هموار ساختن راه دستیابی به غایت‌های آفرینش تنظیم نموده و در تمام این قوانین، وضع مقررات را با لحاظ تفاوت‌ها طرح ریزی کرده است. [5]

به طور خلاصه می‌توان گفت راز تفاوت‌ها، تشکیل نظام خانوادگی و حفظ پیوندهای اجتماعی از طریق احساس نیاز دو جنس به یکدیگر است.
 
تفاوت‌های جسمی زن ومرد در متون دینی
در روایات، با استفاده از الفاظی همچون ضعیفات القوی، گل لطیف، ریحانه و نیز با تحریک به مدارا و واگذار نکردن مسئولیت‌های سنگین جسمی به زنان، تفاوت‌های جسمی زن و مرد، مورد اشاره قرار گرفته است.
 
(بطور نمونه امام رضا (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «دلیل پذیرفته نشدن شهادت زنان درباره رؤیت هلال ضعف آنان نسبت به رؤیت است.». [6]

 (پیش از این در بخش تفاوت‌های روانی، به یافته‌های علوم تجربی در خصوص تفاوت دید زن و مرد اشاره شد. حضرت علی (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید: «امور فوق توان زن را به وی وامگذار، به این دلیل که زن چون گلی (لطیف) است نه شخصی که در هر امری مباشرت کند. [7]
 
تفاوت‌های روحی و روانی جسمی زن ومرد در متون دینی
تفاوت در گرایش به زینت
اصل گرایش به زینت، امری فطری است و مورد سفارش آیات و روایات متعددی است. («بگو چه کسی زینت‌های الهی را که برای بندگان خود آفریده، حرام کرده است؟، [8]

البته گر چه زن و مرد در گرایش به زینت با یکدیگر مساوی هستند، اما گرایش و تمایل زنان به زیور و زینت بسیار بیشتر از مردان است. (علامه طباطبایی (رحمة‌الله‌علیه) در ذیل آیه ۱۸ سوره زخرف [9]

او من ینشاء فی الحلیه و هو فی الضحام غیر مبین: آیا کسی را که در زر و زیور پرورش می‌یابد و به هنگام مجادله، بیانش غیر روشن است (فرزند خدا می‌خوانید)؟ میل و گرایش شدید زنان به زیور و زینت و عدم توانایی در بیان دلیل و حجت بواسطه احساسات و عواطف سرشار را از ویژگی‌های زنان می‌دانند. [10]

(امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نیز در خطبه ۱۵۳ نهج البلاغه می‌فرمایند: «ان النساء همهن زینه الحیاه الدنیا» یعنی زنان به زر و زیور گرایش شدید دارند. [11]اسلام نیز ضمن توجه به این تفاوت در میزان تمایل، استفاده از برخی زینت‌ها را برای زنان جایز و برای مردان حرام نموده است.

تفاوت در حیا
در آموزه‌های روایی فراوانی، می‌توان به تفاوت زن و مرد در «حیا» و فزونی این ویژگی در زنان نسبت به مردان پی برد. در این روایات بر خاستگاه طبیعی حیا و همراه بودن آن با زن، از بدو خلقت اشاره شده است.

امام صادق (علیه‌السّلام): «حیا ده جزء دارد که نه جزء آن در زنان و یک جزء آن در مردان نهاده شده است». [12]و از خصوصیات آخرالزمان، کاهش حیا در زنان دانسته شده است. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «قیامت بر پا نمی‌شود مگر پس از آنکه حیا از کودکان و زنان رفته باشد». [13]
 
تفاوت در ادراک
یکی از بحث‌های پردامنه در میان اندیشمندان دینی معاصر، بحث از تفاوت زن و مرد در قوۀ عقل و ادراک است. (در آیات متعدد قرآن همچون: [14]
 
و نیز روایات فراوانی می‌توان به نظر وحی پیرامون طبیعی بودن خاستگاه تفاوت در عقل پی برد.آنچه قطعی است، وجود خاستگاه طبیعی برای تفاوت عقلی میان زن و مرد است.

اگر ادراک را به معنای پاسخ گزینشی هر فرد به محرک‌های بسیاری که در هر لحظه با آن روبرو است بدانیم، زنان از میان محرک‌های مختلف، آنچه را با احساسات و عواطف سرشار آنان تناسب بیشتری دارد را بر می‌گزینند.

( آیت‌الله مصباح یزدی معتقدند: اینکه قدرت تعقل در مرد بیشتر است، ناشی از قوت خود مرد نیست. بلکه معلول ضعف دشمنان تعقل در اوست. [15]

لذا قدرت تعقل در هر دو جنس هست ولی شدت و ضعف آن می‌تواند ناشی از دلایل مختلف، از جمله بیشتر بودن موانع تعقل از جمله احساسات و عواطف در زنان و بیشتر بودن اقتضای تعقل در مردان باشد. . [16]

صبر در مسایل جنسی
از مشاهده برخی روایات می‌توان، افزون بودن صبر در زنان نسبت به مردان در روابط جنسی را اثبات نمود. وجود این ویژگی در زنان سبب شده است که زنان با داشتن شهوت بیشتر و نیروی جسمی کمتر، در برابر میل جنسی مقاوم باشند و نبود صبر در مردان، با وجود شهوت کمتر و قدرت جسمی بیشتر، آنان را در برابر شهوت جنسی ضعیف ‌تر گردانیده است.

امام صادق (علیه‌السّلام): «به زنان نیروی مباشرت (ارتباط جنسی) دوازده نفر و صبر دوازده نفر عطا شده است. [17]

تحقیقات روانشناسان ثابت کرده است که زنان در مقابل غریزه جنسی بسیار مقاوم هستند، به عکس مردان که به سرعت و شدت در برابر مناظر تحریک آمیز، دچار طغیان شهوت می‌شوند و مقاومت خویش را از دست می‌دهند. [18]

آرامش بخشی
گرچه کانون خانواده، محلی برای کسب آرامش برای زن و مرد است، ولی بررسی روایات نشان می‌دهد که سهم زنان در آرامش بخشی، بیش از مردان می‌باشد.

(امام صادق (علیه‌السّلام): «زنان آفریده شدند تا برای مردان، آرامش بخش و سبب انس گردند». [19]پرخاشگری جنس نر علاوه بر اینکه در میان حیوانات قابل مشاهده است، در مقایسه رفتار کودک پسر با کودک دختر از همان طفولیت نیز قابل رؤیت است.

غیرت
در آموزه‌های دینی بر تفاوت زن و مرد در غیرت‌ورزی تاکید شده و بر مبنای طبیعی آن صحه گذارده شده است. در روایات به اختصاص غیرت به مردان اشاره شده است.(امام صادق (علیه‌السّلام): «غیرت، ویژه مردان، و از این روست که خداوند تمام مردان، جز همسر را بر زن حرام گردانید.

اما برای مردان چهار همسر را تجویز کرد و خداوند کریم‌تر از آن است که به زن غیرت دهد، آنگاه به همسرانشان اجازه دهد که سه همسر دیگر نیز برگزینند.». [20] امام باقر (علیه‌السّلام): «خداوند غیرت را برای زن قرار نداد و فقط برای مرد قرار داد». [21]
 
عاطفه ورزی و تاثیر پذیری
گرچه نگارنده آیه و روایتی که به طور صریح از این ویژگی‌ها در زنان سخن گفته باشد، نیافته است ولیکن علما و اندیشمندان متعددی از مضمون تعدادی از آیات و روایات، این خصوصیات را احصاء و بیان کرد ه‌اند:

(نظرات شهید مطهری در نظام حقوق زن در اسلام، آیت‌الله مصباح یزدی در معارف قرآن، آیت‌الله جوادی آملی در زن در آئینه جلال و جمال، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و...

خواست فطری زن این است که دیگران دوستش بدارند و به او مهر بورزند؛ در حالی که مرد طبعا می‌خواهد که دیگران را دوست بدارد و به آنان مهر بورزد... زن در جستجوی محب است و مرد به دنبال محبوب. [22]
 
تساوی مرد و زن در قرآن کریم
 تردیدی نیست که در قرآن کریم، زن همسان و همشأن مرد در بعد اقتصادی، سیاسی، علمی، فرهنگی و هنری شمرده شده، و با تحکیم موقعیت و شخصیت انسانی او، امتیازی که برای مردان در برابر زنان، پیش از پیدایش اسلام وجود داشت.

امتیاز برتر نسبت به فروتر یا امتیاز مالک در برابر برده و کالا متحول شد و آنان را همانند مردان در همه شئون بدون امتیاز خاصی برای مردان، برخوردار نمود.

 و زنان را همدوش مردان در عرصه های زندگی معنوی، مادی، اقتصادی و وظایف اجتماعی علمی، حقوقی، فرهنگی و هنری و... وارد ساخت و بر تلاشها و کوششهای آنان در ابعاد گوناگون زندگی، همانند تلاشهای مردان ارج نهاد و این حقیقت را چنین بیان کرد:
 
اَنّی لا اُضیعُ عملَ عاملٍ منکم مِن ذکرٍ او اُنثی بعضُکم من بعض». [23] من کار هیچ کارگزاری را از شما چه مرد و چه زن بی مزد نمی گذارم.
 
و من یَعْمَل مِن الصّالحات مِنْ ذکرٍ او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخُلُون الجنّة ولا یظلمون نقیراً. [24]
 
و کسانی که کارهای شایسته کنند ـ چه مرد باشند یا زن ـ درحالی که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت می شوند، و به قدر گودی پشت هسته خرمایی مورد ستم قرار نمی گیرند
 
 و «من عَمِلَ صالحاً من ذکرٍ اَوْانثی وَ هو مؤِمنُ فَلَنُحْیِیَنَّه حیاةً طیبةً و لَنَجْزِیَنَّهُم اَجرهُم بِاَحسنِ ما کانوا یعمَلون» [25]

هر که از اهل ایمان کار شایسته ای انجام دهد چه زن باشد و چه مرد او را در فضای زندگی پاکیزه ای حیات می بخشیم و آنان را به نیکوتر از آنچه عمل کرده اند پاداش می دهیم
 
مَن اراد الاخرة سَعیٰ لها سَعْیَها وهو مؤمنُ فاولئک کان سعیهم مشکوراً». [26]     هر کس که خواستار آخرت باشد و در این زمینه سعی و کوشش نماید، او مؤمن است، پس آنان مورد عنایت خدا قرار خواهند گرفت.

 در برابر کارها، زنان را همانند مردان مسئول دانسته، و هریک از آنان در گرو اعمال خویش می باشند. در این باره، قرآن کریم می فرماید:

مَن عملَ صالحاً فلنفسه ومن اَساءَ فعلیها وما ربُّکَ بظلاّمٍ للعبید». [27] هرکس چه زن و چه مرد عمل صالح و خوب انجام دهد به نفع خود او و هر که کار بد و عمل غیرصالح انجام دهد به ضرر خود او می باشد و خداوند بر بندگان ظلم و ستم روا نمی دارد.
 
زن و مرد هر یک در گرو اعمال و کارهای خویش می باشند و اسلام هریک از زن و مرد را مسئول کارهایشان می داند. در آیه ای این حقیقت به گونه بسیار روشن بیان شده است: کلُّ نفسٍ بما کسبت رهینةٌ» [28]هرکسی در گرو دستاورد خویش است.
 
برابری زن و مرد در شخصیت و ارزش انسانی
در شخصیّت مرد و زن ما در قرآن برابری می‌بینیم. برای انسان مؤمن قرآن شخصیّتی قائل است که چه مرد باشد و چه زن باشد به آن شخصیّت نائل می‌شود. مثلاً در آیه‌ای می‌فرماید: «وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ»[29] ما بنی آدم را گرامی داشتیم، این بنی آدم هم شامل مرد و هم شامل زن می‌شود.
 
در آیه دیگری می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلناکُم شُعوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا »[30] خطاب به همه انسان‌ها است که ما شما را از مرد و زن آفریدیم، به علاوه از شعبه‌ها و قبائل مختلف قرار دادیم که امکان شناخت متقابل وجود داشته باشد.
 
در آیه دیگری آمده است که: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّـهِ أَتقاکُم» هر کدام از شما انسان‌ها که با تقواتر باشید در نزد خدا گرامی‌تر هستید. اگر مرد باتقواتر باشد قطعاً در نزد خدا گرامی‌تر است.

اگر زن باتقوا باشد او گرامی‌تر است. بین زن و شوهر آن کسی در نزد خدا گرامی‌تر است و اکرم است که متّقی‌تر باشد. این نگاه از نظر ارزش و کرامت انسانی است که در آن زن و مرد با همدیگر برابر هستند.
 
در سوره مبارکه تین خداوند ابتدا چهار قسم را بیان می‌کند: «وَ التّینِ وَالزَّیتونِ * وَ طورِ سینینَ * وَ هـذَا البَلَدِ الأَمینِ»[31] . آنگاه در جواب قسم می‌فرماید که «لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ فی أَحسَنِ تَقویمٍ»[32].
 
ما انسان را در بهترین قوام و بهترین ارزشمندی از نظر ساختار وجودی آفریدیم. هرچند ممکن است به سوی پایین سقوط کند، مگر انسان‌های مؤمنی که دارای عمل صالح هستند. امّا در هر صورت انسان در احسن تقویم آفریده شده‌ است و خداوند تفاوتی بین زن و مرد از جهت شخصیّت انسانی نمی‌گذارد.
 
برابری زن مرد درارزش و پاداش اعمال
و امّا جهت دومی که قرآن کریم نگاه مساوی به زن و مرد دارد یا به تعبیری، ما از آیات قرآن نگاه مساوی می‌فهمیم و هیچ تعبیر متفاوتی در سیاق و بیانات قرآن نمی‌بینیم، در ارزش اعمال بین زن و مرد است. خداوند در قرآن می‌فرماید:

 «مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ أَو أُنثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً [33]؛ هر کس عمل صالحی انجام دهد، حال چه مرد باشد چه زن به شرط اینکه مؤمن باشد، ما او را به یک زندگی پاکیزه (غیر از زندگی فیزیکی که اکنون دارد) زنده می‌کنیم.

 تقوا، عمل صالح و ایمان ما را به یک حیات جدیدی می‌رساند. سپس می‌فرماید: «وَ لَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ»؛ موقعی هم که بخواهیم به اینها در آخرت پاداش بدهیم بهترین عملشان را ملاک پاداش‌شان قرار می‌دهیم .

یا به تعبیر بعضی به بهتر از عملشان پاداش می‌دهیم. یعنی زن مؤمنی که عمل صالح انجام بدهد به حیات طیّبه می‌رسد و همین‌طور مرد مؤمنی که اهل عمل صالح است.
 
نظیر همین آیه را در جای دیگری می‌بینیم. «وَ مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولـئِکَ یَدخُلونَ الجَنَّهَ یُرزَقونَ فیها بِغَیرِ حِسابٍ [34] این‌ها وارد بهشت می‌شوند و رزق الهی بی‌حساب به آنها تعلّق می‌گیرد.
 
و در جای دیگری می‌فرماید: «وَ مَن یَعمَل مِنَ الصّالِحاتِ مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ»[35]؛ هر کس عمل صالحی انجام دهد چه مرد باشد چه زن، «فَأُولـئِکَ یَدخُلونَ الجَنَّهَ وَ لا یُظلَمونَ نَقیرًا ».

 این‌ها وارد بهشت می‌شوند و هرگز نسبت به اعمالشان بی‌مهری نمی‌بینند. نقیر به گودی هسته خرما گفته می‌شود. منظور اینکه به این مقدار کم هم عمل آنها نادیده گرفته نمی‌شود. پس از نظر ارزش انسانی و ارزش اعمال نیز برابری بین زن و مرد وجود دارد.
 
برایری زن و مرد در فعالیت اقتصادی
از نظر قرآن، زنان همچون مردان می توانند فعالیت کنند و مالک هر چیزی شوند که با تلاش خود کسب کرده اند؛ همان طور که مردان آنچه را که از راه کسب به دست آورده اند، بهره آنان دانسته است. قرآن در این زمینه می فرماید:

للرّجال نصیبٌ مما اکتسبوا وللنّساء نصیبٌ مما اکتسبن».[36]    «برای مردان از آنچه ]به اختیار] کسب کرده اند بهره ای است، و برای زنان [ نیز] از آنچه [به اختیار ] کسب کرده اند بهره ای است.

بدون اینکه در این امر بین زن و مرد قائل به تفاوتی باشد. و می فرماید:لها ما کَسَبَتْ و علیها ما اکْتَسَبَتْ».[37] آنچه [از خوبی] به دست آورد به سود او، و آنچه [از بدی] به دست آورد به زیان اوست.

از نظر قوانین اسلام و قرآن، انسان مالک هر چیزی است که از راه کسب و کار به دست می آورد و در این جهت نیز، خداوند متعال تفاوتی بین زن و مرد قرار نداده است. بر اساس قوانین اقتصادی اسلام، زن می تواند در فعالیتهای اقتصادی ـ چه در سطح دولتی و چه در سطح خصوصی ـ مشارکت کند، در جهت افزایش تولیدات داخلی کشور کوشش نماید.

 و زندگی مرفه را همراه با آزادی ـ با حفظ حدود و شرایط ـ نصیب خود و دیگران کند و با تأمین مشکلات و مسائل اقتصادی، انسانها را به سوی هدف واقعی، یعنی کمال و قرب به خدا سوق دهد.

 و در آیه ای دیگر خداوند با بهترین شیوه و جالبترین اسلوب، تساوی زن و مرد را به تصویر کشیده است و می فرماید:هُنّ لباسٌ لکم وانتم لباسٌ لهنَّ».[38] آنان برای شما لباسی هستند و شما برای آنان لباسی هستید.
 
تنها امتیاز بین انسانها تقواست
  خداوند تقوا را ملاک ارزش و معیار سنجش بین انسانها قرار داده، و آن را سبب امتیاز و برتری معین کرده، و خویشتن داران و کسانی که خود را از دام هوسها و بزهکاری حفظ کرده اند و در محدوده الهی گام برداشته اند ـ چه مرد و چه زن ـ را گرامیترین معرفی کرده است.

در این زمینه می فرماید: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکرٍ وانثی وجعلناکم شعوباً وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله  اتقیکم».[39]ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملّتها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. هر آینه گرامیترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.

  پس، خداوند تقوا را سبب امتیاز دانسته، و تنها به آن ارج می نهد. بنابراین، تقوا یک ارزش برای هر کس چه زن و چه مرد است بنابراین، از نگاه اسلام زنان همانند مردان می توانند از تمام مزایای زندگی و وظایف اجتماعی برخوردار شوند.

زیرا در نظر اسلام، هیچ یک از اینها با هم تفاوتی ندارند، بلکه هر دو آزادند و مسئول اعمال نیک و بد خویشند.
 
نتیجه:
مساله تفاوت‌های زن و مرد یکی از مهم ترین مسائل در تنظیم روابط اجتماعی و به ویژه خانواده است که اندیشمندان فراوانی بر ضرورت توجه به این تفاوت‌ها تأکید کرده‌اند.

 در بررسی موارد تفاوت‌های زن و مرد به تفاوت‌های فراوان جسمی، روحی و روانی میان زن و مرد دست می‌یابیم (که به برخی از آنها اشاره گردید) و همه این موارد می‌بایست در قانون‌گذاری و برنامه‌ریزی مورد توجه قرار گیرد.
حال که پذیرفته شد وجود تفاوت‌ها امری مسجل و حتمی است و آموزه‌های دینی نیز نسبت به تفاوت‌ها حساس می‌باشند.

 توجه به این نکته ضروری است که تفاوت‌ها می‌بایست در شئون مختلف حیات فردی و اجتماعی مدنظر افراد جامعه و نیز تصمیم گیران و تصمیم سازان اجتماعی قرار گیرد.

 برای تحقق این امر، ابتدا می‌بایست فراتر از لقلقه‌های زبانی، خداوند را در جایگاه بایسته و شایسته خویش قرار داده و به حکیمانه و احسن بودن نظام خلقت ایمان بیاوریم.
 سپس تفاوت‌های طبیعی زن و مرد را شناخته و به جستجوی انتظارات و اغراض الهی از قرار دادن این تفاوت‌ها برویم.

 پس از شناخت اهداف و ارزش‌های هر یک از این ویژگی‌ها و استعدادها، وظایف و نقش‌هایی که شریعت متناسب با این تمایزات تکوینی، بر عهدۀ هر یک از زن و مرد قرار داده است را از آموزه‌های دینی استخراج کنیم.

 در گام بعدی، هر یک از زن و مرد، ضمن احترام به نقش‌های جنس مقابل، وجهه همت خویش را بر روی انجام وظایف و نقش‌های خویش گذارده و انجام آنها را در راستای کمال معنوی و عمل به طرح ریزی حکیمانۀ الهی برای سعادت دنیا و آخرت خویش بداند.

جامعه و حکومت نیز می‌بایست در برنامه ریزی‌ها و سیاستگذاری‌ها، خصوصا در نظام آموزشی، توجه به تفاوت‌ها و مهیا کردن هر یک از دو جنس برای انجام نقش‌ها و مسئولیت‌های خویش را در سرلوحۀ فعالیت‌های خود قرار دهد

اصلاح الگوی مشارکت اجتماعی و اشتغال زنان و اصلاح سیستم‌ها حمایتی نظام از زن و خانواده، از دیگر الزامات و بایسته‌های حکومت است.
 
پی نوشت:
1.محمدرضا زیبایی نژاد و محمدتقی سبحانی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، ص ۶۳.
2. درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، ص۷۷-۷۸.
3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۹۹.   
4. ناسی لی دموس، «دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آنها را آزاد می‌سازد»، ص۱۳۳.
5. جستاری در هستی شناسی زن، ص۲۴۱.
6. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۱۵۱.
7. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۱۷۰.   
8. سوره اعراف ، آیه 32.
9. سوره زخرف، آیه۱۸.   
10. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۸، ص۹۰.   
11. امام علی علیه‌السلام، نهج‌البلاغه، خطبه۱۵۳.   
12. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴-۲۴۵.   
13.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶، ص۳۱۵.   
14.سوره  زخرف ، آیه۱۸.   
15. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، بخش حقوق، ص۲۰۹۳.
16. جمعی از نویسندگان، جستاری در هستی شناسی زن، ص۱۲۸.
17. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۹.   
18. مجتبی هاشمی و رکاوندی، روانشناسی زن، ص۲۲۰.
19. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۳۵۰.   
20. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۰۵.   
21. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۵۴.   
22 مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، حقوق زن در اسلام، ص۲۰۸۷.
23. سوره عمران ، آیه  195.
24. سوره  نساء  ، آیه  124.
25. سوره  نحل  ، آیه  97.
26 سوره .اسراء ، آیه  19.
27. سوره  فصلت  ،  آیه  41.
28. سوره مدثر  ، آیه  38.
29. سوره اسراء، آیه 70.
30. سوره حجرات، آیه 13.
31. همان، آیات 1 تا 3.
32.سورۀ تین، آیه 4.
33. سوره نحل، آیه 97
34. سوره غافر، آیه 40.
35. سوره مبارکه نساء، آیه 124
36.سوره ننسا، آیه 32.
37.سوره بقره، آیه 286.
38.سوره بقره، آیه 178.
39.سوره حجرات، آیه 13.
 
منبع:
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa579
http://www.imam-khomeini.ir/fa/n122100
http://ensani.ir/fa/article/4861
https://fa.wikigender.ir/wiki/
https://fa.wikifeqh.ir
https://imanoor.com